از دوست عزیزم «خاکریزیسم» که اظهار لطف کردند و بنده را به حرکت وبلاگی در رابطه با سوم تیر دعوت کردند تشکر میکنم. قصد نداشتم درباره سوم تیر مطلبی بنویسم چرا که خاطرات من برخلاف اکثر دوستان صبغه کاملا شخصی دارد. اما اکنون که همه دوستان بنوعی در این حرکت شرکت کردهاند من نیز به آنها میپیوندم.
برای من روزهای سختی بود ... یکی از همخانههایم در آمریکا که افکار تند ضد اسلامی داشت، چند روز قبل از پرواز من، سر میز شام بهم گفت و خواست خیلی لطف کرده باشد .... که اگر میخواهی برگردی برگرد .... اما یادت باشد این حرفها که میزنی (از اسلام) رو توی تاکسی به مردم نگی چون ممکن است مسخرهات کنند .... من هم تنها توانستم در پاسخ لبخندی تلخ بزنم .... اما اکنون من در تهران بودم و یک ماهی تا سوم تیر مانده بود .... توصیه همخانهام در گوشم بود و آرام و ساکت در اتوبوس نشسته بودم و گوش میدادم .... اما مردم از احمدینژاد میگفتند! ....
مثل کسی بودم ... که از کابوسی سخت و طولانی برخواسته باشد ... هراسی دائمی در وجودم بود از ارتش تا بن دندان مسلح آمریکا ... اضطرابی که داشتم در بیشتر نوشتههای وبلاگم در آن روزها پیدا بود ... جو طوری بود که هر روز منتظر بودیم که آمریکا با هر بهانهای به ایران حمله نظامی کند و ایران درهم کوبیده شود .... تنها زمانی آرامش پیدا کردم که هواپیما در فرودگاه تهران به زمین نشست .... زمانی که به مردم مسلمان و باایمان ایران پیوستم ... اکنون زمان میگذشت و این بار مردم ایران در وجود فردی بنام احمدینژاد مشتهایشان را گره میکردند و دندانها را به هم میفشردند در مقابل آمریکا .....
وضعیت روحی خودم و وضعیت خانوادگی و اجتماعیام آنقدر متزلزل و سخت بود که قادر نبودم موضع واقعی سیاسی خودم را به کسی بازگو کنم .... تنها هنگامی که یکی از اعضای خانواده گفت که میخواهد به احمدینژاد رای بدهد من وانمود کردم که به تبعیت ازو من هم به شهردار تهران رای خواهم داد .... در میتینگ انتخاباتی احمدینژاد در شیرودی شرکت کردم و برای اولین بار بود که او را از نزدیک میدیدم .... بسیار دوستش داشتم و دارم ... یادم هست مهمترین آدمی که اون روز آمده بود مایلی کهن بود! .... بعضی از همدانشگاهیها را آن روز در شیرودی دیدم از جمله بذرپاش را ... روز قبل از انتخابات خواهرم از کلاس زبان که آمد گفت همه بچهها میخواهند به احمدینژاد رای بدهند! .... من بنظرم رسید اگر قرار باشد حتی دختران جوان هم به او رای بدهند پیروزیاش قطعی خواهد بود .... و همینطور هم شد.
|
سیاست داخلی |